یک مکتب ایرانی برای اسلام؟؟؟؟
گوشههایی از نظریات صد من....
چند سالی است که عدهای به اصطلاح روشنفکر ملی به فکر احیای فرهنگ
باستانی خود افتادهاند؛ در حالی که، وقتی به عمق این جریان رفته و منشا آن
را جویا میشوی پر واضح است که در آن بوی انحراف به مشام میرسد و فقط به
دنبال کسب نوعی توجه و مشروعیت کاذب در بین عدهای از مردم سادهدل و
خوشباور هستند. این روزها و با نزدیک شدن به انتخابات، تلاشها و تحرکات
این جریان تاًمل پذیر است که تلاش میکند خود را در زمرۀ سلایق و جریانهای
سیاسی کشور تعریف کند.
پس از بیانات حکیمانه و راهگشای رهبر انقلاب در اولین روز سال جدید در حرم رضوی و تاًکید ایشان بر حضور همۀ سلایق و جریانهای سیاسی در انتخابات، این جماعت، بطور مداوم و مستمر این خط را پمپاژ می کنند که تاًکید همۀ سلایق و جریان های سیاسی شامل حال آنها نیز می شود. این مغلطۀ بزرگ در حالی است که منطق و مفهوم بیانات رهبری بسیار روشن است.
دیر زمانی است که این بحث ها مطرح شده و افراد به خصوصی که نزدیک تشکیلات ریاست جمهوری هستند تکیه به مکتب ایرانی و بزرگ کردن نگاه ملیگرایی دارند. البته ما به ایرانی بودن و ملت ایران افتخار می کنیم و به آن احترام میگذاریم؛ اما مطرح کردن مکتب ایرانی در مقابل اسلام تبعات بسیار غلطی در پی خواهد داشت. این نگاه غلطی است که ما از مکتب اسلام نام نبریم و درباره مکتب ایرانی صحبت کنیم. همین آقای لیدر جریان انحرافی زمانی در صحبتهایش گفته بود که «دوران اسلامگرایی سپری شده است. اسلام هست اما اسلامگرایی تمام شده است» این حرفها خیلی معنی داشت و این آقایان اشتباهات دیگری هم داشتند. مثلاً این همه پر و بال دادن به نوروز و مطرح کردن استقبال از بهار این شبهه را ایجاد میکند که مقصود از این کارها چیست؟
در فرهنگ ایرانی نوروز جای خود را دارد و مکتب ملی و ملت ارزش خود را دارد. ما با این صحبت ها خود را از دنیای اسلام جدا میکنیم. یعنی اگر ما در مقابل مکتب اسلام، مکتب ایرانی را مطرح کنیم، عربها هم مکتب عربی را ترویج میکنند و افغانها هم مکتب افغانی را تبلیغ می کنند؛ اما آن چیزی که وحدت امت اسلامی را تحکیم میبخشد مکتب اسلام است. کاملاً مشخص است که ایدئولوژی، تفکر و بوی انحراف در این حرفها وجود دارد. امسال هم دیدیم که جشنوارهها و همایشهای میلیاردی بسیاری در زمینه نوروز برگزار کردند. عید نوروز که به جشنواره نیازی ندارد. مردم نوروز را همان عید باستانی خودشان با دید و بازدیدهای سنتی میشناسند. اما این آقایان با بزرگ کردن این مسائل به دنبال مطرح کردن بحث ملیگرایی به جای اسلامگرایی هستند. معلوم نیست در پشت صحنه این حرفها و اقدامات چه میگذرد.
کسانی که مکتب ایرانی را در مقابل مکتب اسلامی مطرح کردهاند و دوره اسلامگرایی را تمام شده میدانند چگونه انتظار دارند برای انتخابات ریاست جمهوری تایید صلاحی شوند؟ تکثر کاندیداها و حضور تمام سلیقهها و جریانهای سیاسی برای حضور در انتخابات بیانگر این نکته است که انتخابات در ایران در درست مردم است و مردم سکان هدایت کشور را به اشخاص میسپارند و نه اینکه هر جریان با هرتفکری اجازۀ حضور در انتخابات را خواهند داشت.
- ۹۲/۰۴/۱۰