اهل بصیرت

مقالات تخصصی در حوزه ی سیاسی و جنگ نرم

اهل بصیرت

مقالات تخصصی در حوزه ی سیاسی و جنگ نرم

کارشناس مهندسی آب و محقق مسائل استراتژیک و جنگ نرم

نویسندگان

بیسوادم و به قیمت پای مال کردن خون شهدا با سواد نشدم...

محمد جعفری سوته | يكشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۶:۵۲ ب.ظ

چند روزی هست که در تلاطم برگشت به نوشتارم هستم ولی مانعی عظیم که نمی گذارد دست به قلم ببرم و در افق کلمه ی خنده دار "نقد" جملاتی کنار هم بنشانم ، با شدت بسیار برمن سکوت را تحمیل می کند...


یادم نمی رود روزی را که با خنده ای از سر ناباوری روحانی سکان هدایت مدیریت اجرای این مملکت را به دست گرفت ، آن اوایل با خودم می گفتم خب بد هم نشد ، نظام و انقلاب باید تمام سلایق را بیازماید ولی دردی نهفته در دلم بود که چرا هدف از رای دادن به ایشان ، بهبود معیشت بود!!!!!!!!!!

کم کم داستان پیش رفت مواضع صریح و منطقی رئیس جمهور در سازمان ملل ، مرا بر آن داشت از این حرکت حمایت کنم و مطلبی با موشکافی تمام در حمایت از آن سخنان بنویسم که بعدا متوجه شدم این سخنان پوسته ی کار بود نه مغز آن ...

آقای روحانی از چه بگویم از حقی که با پافشاری شما خوب بود ولی هر بار متن آن توافق را خواندیم و به مترجمین مختلف دادیم که شاید حرفی که شما میگویید از این توافق بیرون بیاید ولی نیامد....

آقای روحانی در تعجبم که چرا سکوت کردید در مقابل سوال پدری که مصطفی پسر عزیزش را داده است ، که پرسید اگر به سوخت 20 درصد نیاز نداشتیم پس چرا مصطفی و شهریاری و رضایی نژاد و علی محمدی کشته شدند؟؟؟؟؟؟

آقای روحانی ، تا کجا پیش رفت وزارت فرهنگتان که بعد از سی و پنج سال در حضور وزیرتان زنی آواز سر دهد در همایشی و همه به به بگویند....

آقای روحانی من بیسوادم و به بیسوادیه خودم افتخار می کنم ، می دانید چرا؟

چون به قیمت پای مال کردن خون 240هزار شهید باسواد نشدم...

اما شما را نقد می کنم چون می بینم اشک های به جا مانده از سالهای دفاع را،غربت و یتیمی فرزندان شاهد را، خس خس های نفس جانباز شیمیایی را و هزاران ناله و درد غربت مردان مرد و زنان شیر زن این دیار را که عزیزانشان را دادند تا به کسی نگوییم کدخدا...

آقای روحانی وجودم آتش می گیرد از ادبیات طلبکارانه ی مدیران اقتصادیتان که مردم را سربسته تهدید می کنند به سبب عقده گشایی از آنچه که در ثبت نام یارانه اتفاق افتاد و خوشایندشان نبود ، این همان مردمند که اگر پای کار انقلاب نبودند شما الان در گلاسکو باید به شاگردان غربی خودتان حقوق یاد می دادید...

آقای حقوق دان ، چرا چشمت چهار نقد انقلابی را بر نمی تابد ولی توهین به مقدسات و هزار انگ و شایعه در رسانه های زنجیره ای طرفداران خودتان را می بینید و دم نمی زنید ...

آقای حقوق دان کجاست کلید تدبیرت که کمال انسانی و ایرانی افراد این جامعه را در صف سبد کالا زیر نعلین هایت خورد کردی و در پایان گفتی این اوج عزت بود!!!!!

عزت برای چه کسی؟؟؟؟

آقایی که سرهنگ نیستی ، چرا فضای منتقدانت را امنیتی کرده ای که کسی دم بر نیاورد و اگر کسی حرفی زد میشود عده ای معدود که از جایی معدود تغذیه می شوند...

آقای حقوق دان ، بازی امروز شما در دولت آن آقا با عبای شکلاتی قبلا تکرار شده بود اما اینبار فریب آن بار را نمی خوریم ...

آری ما عده ای معدودیم که از جایی معدود تغذیه می شویم ....

عده ای معدود که عیدمان را به جای سواحل جزایر و شمال و جنوب ، روی خاک فکه می گذرانیم و به جای گوسفند بریان و آلاف و الوف شهدا به ما خوراک بصیرت می دهند...

و تا روزی که در دل آقایمان از شما بذر امیدی نباشد ما بیسوادان معدود هستیم و نخواهیم گذاشت مکر بنی ساعده تکرار شود

راست می گفت تو روحانی هستی....

باز هم منتظرم همین روزها پشت میز متهم دادگاه رسانه باشم...

مائیم و نوای بینوایی

بسم الله اگر حریف مایی..

  • محمد جعفری سوته

نظرات  (۲)

تا آخرین نفس ایستاده ایم
حمید
  • علیرضا اکبری فوکلایی
  • سلام ممنون از پست زیبات...

    محمدامین جعفری سوته؟؟؟ تاسیسات ؟؟ شریف واقفی؟؟؟
    دادا اگه خود مهندستی خیلی چاکریم...
    عاشقتم داداش از هانی پیگیر حالتم ، تا ابد عزیزی واسم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی